نور در معماری|شرکت نورپردازی رهاوند

معماری و نور به همان اندازه به یکدیگر وابسته اند که جسم و روح. یکی برای زنده بودن و دیگری برای حضور مادی در
این جهان به دیگری نیاز دارد و آن هنگام که نور بر جسم فضا جاری می شود هر دو جهان مرئی »وجود« پیدا می کنند. یکی از
چالش هایی که معماری امروز با آن سر و کار دارد طرح این سؤال است که حضور نور و بخصوص نور طبیعی در معماری
می تواند معنایی فراتر از روشنایی داشته باشد و آیا دستیابی به الگوی صحیحی از بکارگی ً ری نور امکان پذیر است؟ و یا اساسا
لزومی در آن است؟ مسأله مهم در این میان آن است که با باالا رفتن تکنیکهای ساخت و ساز دستیابی به سهولت در اجرا، در بیشتر
موارد توجه به ظرافت هایی که در گذشته و در سبک های متنوع معماری کشورمان به نور بوده متأسفانه امروزه دیگر به چشم
نمی خورد و به نظر مي رسد نیروی کارآمد نور در ادراک فضا و باال بردن کیفیت معماری وبدنبال آن کیفیت زندگی بدون
استفاده شده است.
دو نکته کلیدی که در طراحی معماری باید همواره مورد توجه قرار گیرد: 1 -کالبد فیزیکی 2 -کالبد رواني مجموعه.
معمار برای رسیدن به کالبد فی ً زیکی مطلوب معموال طی یک طبقه بندی مشخص عملکردهای فیزیکی را در طراحی جای می دهد
اما دستیابی به کالبد رواني هر مجموعه ای نیازمند دقت و صرف وقت و حوصله و در عین حال اشراف به مجموعه عواملی است
که شکل گیری معماری نقش دارند كه متأسفانه در بسیاری از موارد نادیده گرفته می شوند.
ماهيت نور
نور را می توان هم پدیده نور در گفتار معمولی و هم فشار نور در علم تلقی کرد. نور به عنوان ماده، نامریی است. ما نمی توانیم متوجه عبورآن شویم مگر این که از میان غبار، دود و یا ذرات معلق آب رد شود. در درون شعاع نور هیچ چیز وجود ندارد. شعاع های نور لیزر نیز طوری از درون هم می گذرند که گویی چیزی آنها را تشکیل نداده است. سرعت 186000 مایل بر ثانیه ای نور- عددی که تا حد یک معیار نجومی در واحد سال نوری تثبیت شده است- به تازگی مورد شک و سؤال واقع شده است،
طی آزمایشی در هاروارد بر روی سیستمی از اشعه لیزر با ایجاد شفافیت الکترومغناطیسی، سرعت نور تا 17 متر بر ثانیه کاهش داده شده است.هر چه نور از منبع خود دورتر شود کم سوتر و شعاع های آن متفرق می شود. حد معینی از باریکی برای انتشار نور وجود دارد تا به مرز سوسو زدن برسد. در نهایت گلوله گلوله می شود. ذره بنیادی یا »اتم« نور، فوتون است. اگر چشم به حد کافی قدرت داشت، می توانستیم در اشعه مقطع سوسوی نور، فوتون هایی را که به شبکه چشم ما برخورد می کنندببینیم.
زمانی که نور از میان سوراخ های کوچک عبور می کند متفرق می شود، تحلیل می رود و خم می شود. سایه ً های حاصل الزاما هم شکل خطوط دور اجسامی که سایه را انداخته اند نیست. نور به گونه ای خم می شود که سایه هایی با باریکه های روشن، باریکه های تیره و یا با لبه های ناواضح می سازد.
فیزیک نور، در سایه ها خود را نشان می دهد. مرز ميان سایه و نور، غالبا بخش خاکستری »نیم سایه« ، پر از راز و رمز ریاضیات نور است. آیا نورموج است یا ذره؟! و یا اینکه نور خاصیت موج و ذره را توأمان در خود دارد.
جايگاه نور در شرق )ايران(در روايت زرتشتيان آمده است:»زرتشت با خود آتش جاوداني داشت«دقيقي نيز در شاهنامة خود مي گويد:
»يكي از مجمر آتش بياورد باز بگفت از بهشت آوريدم فراز «ماهيت عنصر آتش در آيين زرتشت چنان مورد توجه است كه زرتشتيان آتش را عاري از هر ناپاكي و پاك كنندة تمامي عناصر مي دانستند و با چنين نگرشي ايرانيان در طول قرن هاي معماري )پيش از اسالم(مي زيستند و اعتقادات خود را بر پاية احترام به روشنايي و نور-كه آن را داراي منشأ الهي مي دانستند –
پايه گذاري كرده بودند . پس از ظهور اسالم و نزول قرآن كريم، ايرانيان به طريقي مفاهيم مشابهي از اعتقادات خود را در مقام واالي نور و حفظ حرمتآن را در سورة نور يافتند.
چنانچه بر اين اعتقاد باشيم كه معماري ايراني، معماري حقيقت جوست، وحقيقت آن كمال است و اصل كمال از ذات پروردگار است پس هر آنچه درمعماري حضور دارد عضوي از اوست .نور نشاني از حركت به سمت حقيقت است كه حالت فيزيكي و ماده ندارد و اين موضوع در كنار عوامل ديگري مانند اقليم و موقعيت قرارگيري يك بنا و نحوة استفاده از نور، مطرح مي شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظر شما

یک × 4 =

جستجو در سایت